یک نکته از این معنی

نکته سنجی‌های اجتماعی،سیاسیِ، فرهنگی و کامپیوتری!

یک نکته از این معنی

نکته سنجی‌های اجتماعی،سیاسیِ، فرهنگی و کامپیوتری!

یک نکته از این معنی گفتیم و همین باشد.

گاه نوشت های مذهبی و سیاسی و فرهنگی و کامپیوتری محمدامین راستگو

طبقه بندی موضوعی

۳۱ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «اربعین» ثبت شده است

عصر بود و در راه بودیم.
زائرین پیاده ی کنار جاده که نمی دانم از کجا راه افتاده اند، جاده ی شلوغ و ترافیکی که ساعت هاست در آنیم. تانک ها و ماشین های نظامی کنار جاده جهت تامین امنیت پیاده روی،موکب دارانی که با لبخند و اشاره از ما که سوار اتوبوس هستیم دعوت می کنند مهمانشان شویم.

میثم دستش را به سبک امام! برای زائرین و سربازان و بچه ها تکان می دهد و بچه ها و زائرین نیز با ذوق جواب می دهند. اکثر سربازان نیز جواب می دهند حتی آنان که احساس خستگی یا بی حوصلگی شان می کردم و انتظار نداشتم برای دست تکان دادن زائری ایرانی اهمیتی قائل شوند.

با میثم از سربازان عراقی صحبت می کنیم. از این که آیا ما با همین هایی که امروز دیدیم می جنگیدیم؟ و صحبت بر سر مردمی است که به زور به جنگ ایران آورده شدند و مردمی که دشمنی ای با ما نداشتند و ... تمثال های امام حسین و امام علی و حضرت ابوالفضلی که در کنار موکب ها دیده می شود صحبت را می کشاند بر این که دین داری مردم عراق مثل دین داری قبل از انقلاب ما اگرچه سرشار از حب ائمه است اما چون عمق ندارد مبارزه با ظالم در آن نیست. حسین هست اما حسین مظلوم و نه حسینی که فریادش هیهات من الذله است و همین می شود که این کشور با اکثریت شیعه زیر ظلم صدام قد خم می کند.


محمدامین راستگوجهرمی
وقت نماز ظهر بود و ما تازه از مرزداری عراق خارج شده بودیم که برای نماز ایستادیم. جلوی مسجد دیگ گذاشته بودند و چند سرباز عراقی! در حال پذیرایی از زائرین بودند. چیزی شبیه حلیم بود یک دیگ از نوع زردش و یک دیگ از نوع سفیدش!

بالای سرش رفتم و از او عکس گرفتم. وقتی سرش را بلند کرد و دوربین را در دست من دید. گفت لا عکس! و من هم خندیدم که «لا » که البته منظورم این بود که چرا ؟‌ و چقدر هم همین معنی را داشت!‌!!


رفتم وضو گرفتم و نماز را به جماعت خواندیم. بیرون که آمدم چند عکس دیگر هم گرفتم تا یکی شان باز گیر داد که لاعکس! و منم هم که دیگر کارم تمام شده بود! گفتم چشم! :)



در حال پخش ظرف بود ظرف پلاستیکی هم به من داد به سراغ همان سرباز جوان اول رفتم که آش بگیرم که کفگیر را به ته دیگ زد و گفت: خلاص!
آمدم برگردم که ظرف را در دستم دید و آن را از من گرفت و هر جور بود با گوشه کنار دیگ را جمع کردن ظرف مرا پر کرد. به او گفتم شکرا و آمدم.

باید در همه ی آن چه در مورد سربازهای عراقی می‌اندیشیدم تجدید نظر کنم.
محمدامین راستگوجهرمی

امشب رفتم عکس ها را از دوست عزیزی که عکس ها پیشش مونده بود گرفتم.

عکس چند تا از همسفران کربلا را در جهت انجام قولی که به برخی از دوستان داده بودم در ادامه مطلب قرار داده ام.

محمدامین راستگوجهرمی


بیشتر عکس ها روی لپ تاپ دوست عزیزی مونده و هنوز نتونستم ازشون بگیرم. اما چون دوستان منتظر عکس ها بودند فعلا چند تاشو می گذارم برای دیدنشون به ادامه مطلب برید.

محمدامین راستگوجهرمی

تصورم از ارتش عراق همان بود که در فیلم ها دیده بودم. یعنی به هر چه فکر می کردم به رنگ و بوی حسینی داشتن فکر نمی کردم! از زائرین قبل هر چه شنیده بودم بی احترامی و بغض و کینه بود و من هم خودم را برای همین آماده کرده بودم!

از مرزبانی ایران که رد شدیم و وارد منطقه ی صفر شدیم منتظر همین برخوردها بودم. اما از منطقه ی صفر که رد شدیم و وارد مرزبانی عراق شدیم اولین رفتار عجیب را دیدم!


بنا بود وسایلمان را از روی ریل بازرسی رد کنیم و خودمان هم از گیت رد شویم اما سربازی که جلوی گیت ایستاده بود با هل ملایمی مرا هدایت کرد که از کنار گیت رد شوم و بدون این که وسایلم بازرسی شود وارد عراق شوم! اولش که هل داد فکر کردم با همون رفتارهای خشانت آمیز روبرویم اما وقتی فهمیدم می خواسته راحت تر رد شوم تازه فهمیدم به خطا بوده ام!

وارد مرزبانی عراق که شدیم اولین چیزی که نظرم را جلب کرد پرچم های سه گوش نشان از عزای حسین (ع) داشت. یعنی به خاطر ایرانی ها زده اند؟ 


توی صف مهر کردن پاسپورت می ایستیم. پرچمی که سه تمثال بر روی آن است نظرم را جلب می کند. یکی تمثال امیرالمومنین است و یکی تمثال حضرت امام حسین اما عکس سوم را که پیرمردی با ریش های سفید و بلند است نمی شناسم. به خودم می گویم یعنی امام زمان را چنین تصویر کرده اند؟ آخر زیر تصویر نوشته اند «یالثارات الحسین» از دوستی می پرسم تا ببینم آیا او می داند این تمثال کیست که او نیز نمی داند. فردا این روز البته فهمیدم که آن تمثال پدر مقتی صدر بوده است رهبر فکری بخشی از شیعیان عراق!


کامپیوتر افسر عراقی هنگ کرده است و ما معطل مانده ایم. بالاخره نوبت من می شود و پاسپورت مهر می شود با عبارتی که از قبل با خودم تمرین کرده ام می گویم «شکرا جزیلا» و او که جوابی می دهد که «حبیبی» را از آن می فهمم!

ظاهرا امروز یک دوستیم و نه یک دشمن قدیمی تحمیل شده! 


و من هنوز در فکر

محمدامین راستگوجهرمی

بیچاره اون که حرم را ندیده                          بیچاره تر اون که دید کربلاتو


برگشتم با یه کوله بار از حرف و خاطره و یه دل سنگین پرغصه و هوایی!

انشاء الله می نویسم از آن چه شد و گذشت. به برخی رفقا هم قول دادم عکس هاشون را روی این وبلاگ قرار بدهم که بدقول نخواهم شد انشاء الله.

محمدامین راستگوجهرمی

http://www.farhangnews.ir/sites/default/files/content/images/story/12-12/12/17182-66820.jpg

کربلا

1- مرقد مطهر حضرت امام حسین و حضرت علی اکبر علیه السلام

2- مرقد 72 تن شهدا کربلا

3- مرقد حبیب ابن مظاهر رحمه الله علیه

4- گودال قتلگاه ، محل شهادت حضرت امام حسین علیه السلام

5- مرقد مطهر ابراهیم مجاب ابن محمد عابد ابن امام کاظم علیه السلام

6- مرقد مطهر حضرت ابا الفضل العباس علیه السلام

7- نهر علقمه

8- محل قطع دست راست حضرت ابا الفضل علیه السلام

9- محل قطع دست چپ آن حضرت

10- تل زینیبه

11- خیمه گاه

12- مقام علی اکبر علیه السلام

13- مقام علی اصغر علیه السلام

14- محل ملاقات امام حسین (ع) با عمر سعد در روز عاشورا

15- مقام امام زمان « عج»

16- باغ امام صادق علیه السلام

17- مرقد حضرت حربن یزید ریاحی

18- مرقد حضرت عون ابن عبدالله ابن جعفر

19- شط فرات


اطراف کربلا - المسیب

20- مرقد طفلان مسلم بن عقیل « محمد و ابراهیم»

21- مرقد قاسم بن حسن ابوالجاسم


نجف و اطراف آن

22- مرقد مطهر حضرت امام علی  علیه السلام

23- مرقد مطهر حضرت آدم  علیه السلام

24- مرقد مطهر حضرت نوح علیه السلام

25- مرقد صافی صفا یمانی

26- مقام حضرت علی علیه السلام

27- مقام امام زین العابدین علیه السلام


وادی السلام

28- مرقد مطهر حضرت هود علیه السلام

29- مرقد مطهر حضرت صالح علیه السلام

30- مقام امام زمان علیه السلام

31- مقام امام صادق علیه السلام


اطراف نجف

32- مسجد حنانه ،موضع راس الحسین علیه السلام

33- مرقد حضرت کمیل بن زیاد نخعی


کوفه

34- مسجد کوفه

35- محراب مسجد ، محل ضربت خوردن حضرت علی علیه السلام

36- مصلای نوافل آن حضرت

37- مقام حضرت رسول اکرم صلی الله علیه و آله

38- مقام حضرت آدم علیه السلام

39- مقام حضرت جبرئیل علیه السلام

40- مقام حضرت نوح علیه السلام

41- مقام حضرت ابراهیم علیه السلام

42- مقام حضرت خضر علیه السلام

43- تنور طوفان علیه السلام

44- محل ساختن کشتی حضرت نوح

45- دکه القضاء محل قضاوت حضرت علی علیه السلام

46- بیت الطشت

47- مقام امام صادق علیه السلام

48- مرقد مطهر حضرت مسلم بن عقیل

49- مرقد مطهر حضرت مختار

50- مرقد مطهر حضرت هانی ابن عروه

51- اطراف مسجد کوفه

52- خانه امام علی علیه السلام

53- کتابخانه امام حسن وامام حسین علیه السلام

54- اطاق ام البنین

55- محل وصیت آن حضرت در موقع شهادت

56- محل غسل و کفن آن حضرت

57- چاه  خانه حضرت علی علیه السلام

58- مرقد میثم تمار

59- مرقد حضرت خدیجه خواهر حضرت اباالفضل العباس علیه السلام

60- دارالاماره ابن زیاد لعنه الله علیه

مسجد سهله

61- مقام حضرت امام صادق علیه السلام

62- مقام حضرت ابراهیم علیه السلام

63- مقام حضرت ادریس علیه السلام

64- مقام حضرت خضر علیه السلام

65- مقام امام زین العابدین علیه السلام

66- مقام . 124 هزار پیامبران الهی

مسجد صعصعه

مسجد زید

سعی می کنم برای آشنایی خودم و آمادگی خودم و دوستان اندکی در مورد این اماکن زیارتی بنویسم.
محمدامین راستگوجهرمی


تا زمانی که سربازی ام تمام نشده بود هر وقت کسی می‌رفت کربلا فقط حسرت می‌خوردم. اما این بار جدی جدی اسممون جزو زائرهای آقا ثبت شده. دوست دارم واقعا حق این زیارت را ادا کنم.






http://www.shafaf.ir/files/fa/news/1390/10/23/31027_983.jpg
محمدامین راستگوجهرمی

یکی از چیزهایی که این چند روز فکرمو مشغول کرده  عظمت راهپیمایی اربعینه. حتی تصورش هم عظیمه! بیست میلیون! بیست میلیون عاشق امام حسین که از سراسر دنیا پا می شن میان کربلا! حتی تصورش هم سخته! مگه نه؟ یعنی تقریبا یک چهارم کل ایران!

 

بعد وقتی به این عظمت فکر می کنم به خودم می گم این بیست میلیون می دونی چه کارهایی می تونست بکنه؟ می تونست چه تحولاتی در دنیا بیافریند؟

بعد یه سایه ی سنگینی میاد که یعنی از این بیست میلیون 313 تا «یار» در نمیاد؟ چرا؟


محمدامین راستگوجهرمی

امروز رفتم لانه جاسوسی! مدارکم را بردم و  اسم نوشتم. 

باز یه قدم بیشتر نزدیک شدیم:)

خدا را شکرت.


از خدا که پنهان نیست از شما چه پنهان که این دفعه هم یه جورایی ... خوب ثبت نام مخصوص دانشجویان و فارغ التحصیلان پارسال بود که هیچ رقمه شامل من یکی نمی شد :( منم دیگه کم کم بی خیال این که جور بشه با اینا برم شده بودم و داشتم به این در و اون در می زدم با گروه های دیگه برم. که اعلام کردند که یه گروهی از فعال های رسانه ای و هنری را دارند اسم می نویسند. ما هم هر چی مزخرفات توی مجله های دانشجویی و وبلاگ هامون و ... نوشته بودیم را ردیف کردیم و خودمون را جزو فعالین رسانه ای جا زدیم :)
خلاصه ما هم قاطی آدم ها بر خوردیم تا امروز صبح بریم و  اسم بنویسیم. تا این جای کار را که امام حسین(ع) یاری کرده اند. انشاء الله که خودشون هم کمک می کنند که جدی جدی بریم. انشاء الله
محمدامین راستگوجهرمی