یک نکته از این معنی

نکته سنجی‌های اجتماعی،سیاسیِ، فرهنگی و کامپیوتری!

یک نکته از این معنی

نکته سنجی‌های اجتماعی،سیاسیِ، فرهنگی و کامپیوتری!

یک نکته از این معنی گفتیم و همین باشد.

گاه نوشت های مذهبی و سیاسی و فرهنگی و کامپیوتری محمدامین راستگو

طبقه بندی موضوعی

عصر بود و در راه بودیم.
زائرین پیاده ی کنار جاده که نمی دانم از کجا راه افتاده اند، جاده ی شلوغ و ترافیکی که ساعت هاست در آنیم. تانک ها و ماشین های نظامی کنار جاده جهت تامین امنیت پیاده روی،موکب دارانی که با لبخند و اشاره از ما که سوار اتوبوس هستیم دعوت می کنند مهمانشان شویم.

میثم دستش را به سبک امام! برای زائرین و سربازان و بچه ها تکان می دهد و بچه ها و زائرین نیز با ذوق جواب می دهند. اکثر سربازان نیز جواب می دهند حتی آنان که احساس خستگی یا بی حوصلگی شان می کردم و انتظار نداشتم برای دست تکان دادن زائری ایرانی اهمیتی قائل شوند.

با میثم از سربازان عراقی صحبت می کنیم. از این که آیا ما با همین هایی که امروز دیدیم می جنگیدیم؟ و صحبت بر سر مردمی است که به زور به جنگ ایران آورده شدند و مردمی که دشمنی ای با ما نداشتند و ... تمثال های امام حسین و امام علی و حضرت ابوالفضلی که در کنار موکب ها دیده می شود صحبت را می کشاند بر این که دین داری مردم عراق مثل دین داری قبل از انقلاب ما اگرچه سرشار از حب ائمه است اما چون عمق ندارد مبارزه با ظالم در آن نیست. حسین هست اما حسین مظلوم و نه حسینی که فریادش هیهات من الذله است و همین می شود که این کشور با اکثریت شیعه زیر ظلم صدام قد خم می کند.


محمدامین راستگوجهرمی

عراق

اربعین

نظرات  (۱)

خوش بحالتون

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی