یک نکته از این معنی

نکته سنجی‌های اجتماعی،سیاسیِ، فرهنگی و کامپیوتری!

یک نکته از این معنی

نکته سنجی‌های اجتماعی،سیاسیِ، فرهنگی و کامپیوتری!

یک نکته از این معنی گفتیم و همین باشد.

گاه نوشت های مذهبی و سیاسی و فرهنگی و کامپیوتری محمدامین راستگو

طبقه بندی موضوعی

۴ مطلب در اسفند ۱۳۹۱ ثبت شده است

حدود ده کیلومتر کوچه و پس کوچه های نجف را که پشت سر می گذاری تازه می رسی به اول جاده هفتاد کیلومتری نجف و کربلا

همان اول جاده سربازی ایستاده و طنابی نگه داشته است تا مردم نیایند وسط جاده! وقتی که او طناب را نگه می دارد تا مردم رد شوند سرباز دیگری نیز جلوی ماشین ها را نگه می دارد تا مردم رد شوند! همان چراغ قرمز خودمان!

وقتی مردم پشت طناب ایستاده اند سرباز از مردم شعار می گیرد! «لبیک یا جسین» و مردم هم تکرار می کنند. می خواستم از این صحنه ی زیبا عکس بگیرم که کار از کار گذشته بود و طناب پایین آمد و وقت گذشتن بود!


همیشه عکس های پیاده روی کربلا را که می دیدم فکر می کردم عکس ها مربوط به آخر مسیر و نزدیک کربلاست. هیچ وقت تصور چنین جمعیتی را آن هم در ابتدای مسیر را نداشتم

محمدامین راستگوجهرمی

راستش را بخواهید خیلی فاصله است میان نذری های این راه با نذری های خودمان

وقتی پا در این راه می گذاری می شوی زائر امام حسین. می شوی مهاجرا الی الله.

اصلا پذیرایی با خود ائمه می شود و هر که را می بینی وسیله است.

و خوشا به حال این وسیله ها

و خوشا به حال این مهمانان

محمدامین راستگوجهرمی

اقدامی از دوست عزیزمان حامد حجتی که از تیم تعویض ضریح ارباب هستند

محمدامین راستگوجهرمی
هنوز نرفته بودیم که التماس دعاها شروع شده بود و یاد از پیاده روی های قبلی توسط السابقون السابقون ها و ذکر خیر چایی های این راه
راستش مشتاق بودم از این چایی های معروف بخورم!

اولین چایی که گرفتم آنقدر شکرش زیاد بود و آنقدر سنگین بود که نتوانستم تمامش کنم! :(
از آن به بعد البته چایی نخوردم مگرآن که آب جوشی بود برای سبکتر کردنش!

اما خودمونیم این سفر همه چیزش دلتنگی دارد حتی چایی های سنگینی که نتوانستم بخورم!

محمدامین راستگوجهرمی