یکی از مشکلات اساسی فرهنگی جامعه ی ما آن است که مد شده است دکتر و مهندسی ارزش باشد. حالا این وسط رشته های علوم انسانی هم مانده است یا واسه آن هایی که خیلی از قافله پرتند! یا نه برعکس خیلی می فهمیده اند که علی رغم این جو باز هم راه خویش را پیدا کرده اند.
اما وقتی که بحث مدیریت کلان جامعه در میان می آید همین رشته های علوم انسانی هستند که کارساز هستند. از اقتصاد و مدیریت و جامعه شناسی گرفته تا شهرسازی و ...
خوب حالا چه کار کنیم؟ آیا افراد با استعداد پایین تر را به مدیریت های کلان منصوب کنیم؟ خوب آیا این حالت مطلوب است؟
آیا این وضعیت که شهردار پزشک باشد و بسیاری از مدیرهای سازمانی مهندس قابل قبول است؟ این ها که درس مربوطه را نخوانده اند و تخصص مناسب را ندارند؟!
حالا بماند همه ی مشکلات علوم انسانی غیر بومی و سکولار ما که خودش بحثی است مفصل!
اما برای اصلاح ساختاری جامعه می بایست نگاهمان را درست کنیم.
اما وقتی که بحث مدیریت کلان جامعه در میان می آید همین رشته های علوم انسانی هستند که کارساز هستند. از اقتصاد و مدیریت و جامعه شناسی گرفته تا شهرسازی و ...
خوب حالا چه کار کنیم؟ آیا افراد با استعداد پایین تر را به مدیریت های کلان منصوب کنیم؟ خوب آیا این حالت مطلوب است؟
آیا این وضعیت که شهردار پزشک باشد و بسیاری از مدیرهای سازمانی مهندس قابل قبول است؟ این ها که درس مربوطه را نخوانده اند و تخصص مناسب را ندارند؟!
حالا بماند همه ی مشکلات علوم انسانی غیر بومی و سکولار ما که خودش بحثی است مفصل!
اما برای اصلاح ساختاری جامعه می بایست نگاهمان را درست کنیم.
به طور مثال تو دانشگاه بچه های انسانی اونقدر که باید فعال نیستند؟!!!!