مخالفت با قوانین راهنمایی و رانندگی جایز نیست (حرام است ) اما در پشت بسیاری از قوانین راهنمایی و رانندگی هیچ عقلانیتی یافت نمی شود و هیچ راه حلی جز زیر پا گذاشتن این قوانین وجود ندارد.
وقتی در جایی هیچ راه حل قانونی ای برای پارک ماشین وجود ندارد و ناچار از پارک در آن محل هستیم خوب قانونی که وضع می شود که شکسته شود چه قانونی است؟ خیابان ها و فرعی ها و کوچه ها را تابلوی پارک مطلقا ممنوع زده اند و یک پارکینگ عمومی هم نگذاشته اند چه راه حلی غیر از شکستن قانون وجود دارد؟
مشکل این نیست که یک عدم فکر و عقلانیت در یک مجموعه موجب شکستن قانون توسط عمده ای از افراد می شود مشکل این است که وقتی عقلانیتی پشت این قوانین وجود ندارد و راه حل های قانونی وجود ندارد کم کم قانون شکنی تبدیل به عادت میشود و در جایی که اضطراری هم وجود ندارد قانون شکسته می شود. آن وقت است که نیاز پیدا می کنیم به عوامل ثانویه حفظ قانون مثل پلیس و دوربین!
کاش مجموعه هایی مثل راهنمایی رانندگی قوانین شان را نه برای جیب شان که جریمه بگیرند و جیب شان را پر کنند بلکه برای دین شان وضع می کردند که قانون شکنی و قانون گریزی عادت نمی شد.
پی نوشت استفتای مربوط :